مهمترین تفاوت کشورهای اروپایی با کانادا در اصالت و تاریخ، نژادپرستی، سیستم محور بودن و تفکر سیاسی است که یک به یک آنها را بررسی میکنیم:
تاریخ کشورهای اروپا بین چند هزار سال تا چند صد سال متغیر است، حال آنکه کانادا قدیمیترین داشتههایش به سختی به قرن شانزدهم میرسد. چه بسا بتوان گفت اکثریت داشتههای کانادا مربوط به قرون هجده تا بیست است. این باعث میشود که به تناسب کمرنگ بودن تاریخ، فرهنگ و هنر نیز در این کشور کمرنگتر از اروپا باشد.
اروپاییها، متناسب با قومیت و زبانی که دارند، بسیار متعصبتر از کاناداییها هستند. این تعصب باعث میشود تا حضور یک فرد غریبه را در بلند مدت کمتر تحمل کنند و رفتارهایشان با غیر همزبانها چندان مناسب نباشد. البته این موضوع در کشورهای مختلف اروپا کم و زیاد دارد، اما تقریبا در اکثر آنها قابل درک است؛ اما کانادا تقریبا در همه شهرهای بزرگش از این موضوع دور است و نگرانی برای برتریجویی اهالی شهر میزبان وجود ندارد.
کانادا بسیار سیستم-محور و برنامه محور است. تقریبا در بیشتر شهرهای کانادا میتوان از این موضوع مطمئن بود که برنامهریزیها قابل اعتمادتر و منظمتر از اروپا است. البته در این میان آلمان یک استثنا است و هرگز با کشورهای اروپایی دیگر قابل مقایسه نیست. در مجموع میتوان چنین گفت که در کانادا کمتر پیش میآید با برنامههای ناگهانی و یا تصمیمات آنی مواجه شویم و برنامهریزیها به سمت بلندمدتتر بودن میل میکنند، در حالی که از این بابت خیلی از کشورهای اروپایی تشابهاتی با آنچه که در ایران تجربه میکنیم، دارند.
تفکر سیاسی کانادا به سمت کاپیتالیسم تمایل دارد، در حالی که در اروپا تمایلات به سمت سوسیالیسم بیشتر است. با بیانی سادهتر کانادا بسیار به آمریکا شبیهتر است و در تصمیمات کلان، پول و تجارت پررنگتر از انسان و مسایل انسانی است. اما در اروپا تلاش میشود علیرغم توجه به مسایل اقتصادی و تجارت، مسایل انسانی و اجتماعی نقش پررنگتری ایفا کند.
➕ بیشتر بخوانید:
چالشهای مهاجرت به کشور کانادا
رونق بازار کار و کاهش نرخ بیکاری در کشورهای اروپایی
انتخاب کانادا به عنوان بهترین کشور برای زندگی در جهان
تاریخ کشورهای اروپا بین چند هزار سال تا چند صد سال متغیر است، حال آنکه کانادا قدیمیترین داشتههایش به سختی به قرن شانزدهم میرسد. چه بسا بتوان گفت اکثریت داشتههای کانادا مربوط به قرون هجده تا بیست است. این باعث میشود که به تناسب کمرنگ بودن تاریخ، فرهنگ و هنر نیز در این کشور کمرنگتر از اروپا باشد.
اروپاییها، متناسب با قومیت و زبانی که دارند، بسیار متعصبتر از کاناداییها هستند. این تعصب باعث میشود تا حضور یک فرد غریبه را در بلند مدت کمتر تحمل کنند و رفتارهایشان با غیر همزبانها چندان مناسب نباشد. البته این موضوع در کشورهای مختلف اروپا کم و زیاد دارد، اما تقریبا در اکثر آنها قابل درک است؛ اما کانادا تقریبا در همه شهرهای بزرگش از این موضوع دور است و نگرانی برای برتریجویی اهالی شهر میزبان وجود ندارد.
کانادا بسیار سیستم-محور و برنامه محور است. تقریبا در بیشتر شهرهای کانادا میتوان از این موضوع مطمئن بود که برنامهریزیها قابل اعتمادتر و منظمتر از اروپا است. البته در این میان آلمان یک استثنا است و هرگز با کشورهای اروپایی دیگر قابل مقایسه نیست. در مجموع میتوان چنین گفت که در کانادا کمتر پیش میآید با برنامههای ناگهانی و یا تصمیمات آنی مواجه شویم و برنامهریزیها به سمت بلندمدتتر بودن میل میکنند، در حالی که از این بابت خیلی از کشورهای اروپایی تشابهاتی با آنچه که در ایران تجربه میکنیم، دارند.
تفکر سیاسی کانادا به سمت کاپیتالیسم تمایل دارد، در حالی که در اروپا تمایلات به سمت سوسیالیسم بیشتر است. با بیانی سادهتر کانادا بسیار به آمریکا شبیهتر است و در تصمیمات کلان، پول و تجارت پررنگتر از انسان و مسایل انسانی است. اما در اروپا تلاش میشود علیرغم توجه به مسایل اقتصادی و تجارت، مسایل انسانی و اجتماعی نقش پررنگتری ایفا کند.
➕ بیشتر بخوانید:
چالشهای مهاجرت به کشور کانادا
رونق بازار کار و کاهش نرخ بیکاری در کشورهای اروپایی
انتخاب کانادا به عنوان بهترین کشور برای زندگی در جهان
تاکنون دیدگاهی برای این پست درج نشده است!